پيام
+
هي سينه خيز مي بري ام، هي کلاغ پر
اين رسم عشق نيست عزيزم، يواش تر
*بي دست و پا نباش بگو دوست داري ام*
اي قلب روستايي من! تِه بِلا مِه سر
من غيرتم به جوش مي آيد که دست باد
بر گيسوان ريخته ات مي زند تشر
مردي در انتظار تو خشکيد مثل چوب
يک دست روي صورت و يک دست بر کمر
*معشوق هيچ وقت تعارف نمي کند
اين قلب مال توست،خجالت نکش،ببر*
★ نيوشا ★
91/12/21
مجنون الحسين ع
مثل درخت در دل تو ريشه کرده ام/
بي فايده است هرچه بگويي تبر! تبر!/
کي مي شود که روي سرم آسمان شوي؟/
کي مي شود صدا بزنم بال ها خبر
مجنون الحسين ع
شاعر:مهدي رضاييان