پيام
+
فرمانده نمي گذاشت بيايد.
مي گفت: کوچک است. مي ترسد. عمليات و بقيه رو لو مي دهد.
پسر گريه و زاري کرد ، بقيه هم پا در مياني کردند.
فرمانده گفت: من مسئوليت قبول نمي کنم. يکي مسئوليتش رو قبول کنه
....پسر ، فرمانده ي زخمي را گرفته بودي روي دوشش.
*مي گفت: نترس
مي گفت: مي رسانمت عقب
مي گفت: گريه زاري نکن ، لو مي رويم*
مي گفت: من مسئولم شما را برسانم عقب ، چاکرت هم هستم
مجنون الحسين ع
91/7/16
2-مصطفي
ممنون
مجنون الحسين ع
خاهش ميکنم
نشريه حضور ░
20
مجنون الحسين ع
ممنونم
لاهوت
نمره 20 کمه بهش نمره 100 ميدم
مجنون الحسين ع
ممنون جناب لاهوت بزرگوار
شبر
:)))) امان از اين مسئولا :)))
مجنون الحسين ع
امااااااااااااااااااااااان
شبر
علي جان با بچه مردم چيکار داري ؟! :)
مجنون الحسين ع
من هميشه اينطوري مي نويسم...راحتم..خاهش کردن راحت تر از خواهش کردنه