شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ حتما داستان *کنيزي که پولش را گم کرده بود و از ترس مولايش گريه مي کرد و سرانجام به برکت ضمانت پيامبر آزاد شد* را شنيده ايد . . . *به خودم گفتم که اين کنيز گوشه اي را پيدا کرد و به حال خودش گريه کرد. به خودم گفتم اي بيچاره!اگر تو هم يه گوشه پيدا کني،يک قدري به حال خودت گريه کني اين صدا به گوش پيغمبر برسد، تو هم آزاد مي شوي.*(1) ـــــــــــــــ (1)نقل از استاد فاطمي نيا
*کتاب شرح و تفسير زيارت جامعه کبيره*
اَلـلّـهُـمَّ صَـلِّ عَـلـي مُـحَـمَّـدٍ وَ آلِ مُـحَـمَّـدٍ وَ عَـجِّـل فَـرَجَـهُـم
*مهربان *
گريه کرديم اما آزاد نشديم:(اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل الفرجهم
ميشه اگه از ته دل باشه...مطمئن باشيم
مجنون الحسين ع
رتبه 19
122 برگزیده
2051 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top